بازدید امروز : 21
بازدید دیروز : 0
|
همه تن چشم شدم دنبـال «ای دی » تو گشتم شوق دیـدار تو لبریز شد از « کاس » وجودم شدم آن « یوزر» دیوانه که بودم وسط صفحه « دسک تاپ » که نام تو درخشید « دینگ » صد پنجره پیچید
یادم آمد که شبی : با هم از آن « روم » گذشتیم « چت » گشودیم ودر آن « پی ام » دلخواسته گشتیم لحظه ای بی خط وپیغام نشستیم تو و« یاهو » و« دینگ » و« دنگ » همه دل داده به یک « تالک » بد آهـنگ « ویندوز» و « هارد » و « مادر بورد » د و نفر دست بر آورده به « کی بورد » تو همه را ز جهان ریخته در طرز سلام ات من به دنبال معمای کلام ات یادم آمد که به من گفتی : از این « ای دی » حذر کن لحظه ای چند بر این « روم » نظر کن که « چت » آئینه عشق گذران است تو که امروز نگاهت به « امیلی » نکران است باش فردا ، « پی ام » ات با دگران است تا فراموش کنی چندی از این « روم » « لوق اوت » کن! با تو گفتم : حـذر از «چت » ؟ ندانم ترک « چت » کردن ، هرگز نتوانم نتوانم ! روز اول که « امیل » ام به تمنای تو پر زد مثل « اسپم » ، تو « این باکس » تو نشستم تو « دلت » کردی ، اما نه رمیدم ، نه گسستم باز گفتم که : تو یک « هکر» ومن « یو زر » ات هستم تا به دام تو درافتـم « روم » ها گشتم وگشتم تو مرا « هک » بنمودی ، نرمیدم، نگسستم .... ....................................... « روم » ی از پـا یه فرو ریخت « هکر » ی « اینگور » تلخی زد وبـگریخت « هـارد » بر مهر تو خند ید « سی پی » از عشق تو هـنـگـید ...................................... رفت در ظلمت غــم آن شب وشبهای دگر هم نگـرفتی دگر از « یوزر » آزرده خبر هم نکنی دیگر از آن « روم » گـذر هم بی تو اما به چه حالی من از آن « روم » گـذ شتم........... |
درباره خودم
اشتراک